معنی نمک اسید کلریک
حل جدول
کلرات
نمک اسید کربونیک
کربونات
نمک اسید ازتیک
اَزُتات
ازتات
نمک اسید کربنیک
بی کربنات
نمک اسید سیانیدریک
سیانور
فارسی به عربی
حامض البربتیوریه
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
اسید. [اَ] (اِخ) ابن ابی اسید الساعدی الانصاری. تابعی است. (تاج العروس).
اسید. [اُ س َ] (اِخ) ابن خدیج. صحابی است.
اسید. [اُ س َ] (اِخ) ابن یربوع خزرجی ساعدی. صحابی و ابن عم ابن ابی اسید ساعدی است و در یمامه کشته شد. (تاج العروس).
اسید. [اَ] (اِخ) ابن صفوان. صحابی است. (تاج العروس).
اسید. [اَ] (اِخ) ابن ساعده الانصاری. صحابی است. (تاج العروس).
فرهنگ فارسی هوشیار
بمعنی ترش در اصطلاح شیمی حاصل ترکیب جسم مفردی رابا ئیدروژن اسید نامند، و این مرکب دارای طعمی گزنده واغلب ترش داردو رنگ کبود تورنسل راسرخ میکندو اسیدهای متعارفی عبارتند ازاسید استیک، اسید ازتیک، اسید سولفوریک و اسید کلرید ریک
معادل ابجد
465